اولین وبلاگ یا اولین نوشته ای نیست که دارم. خیلی نوشته ام ولی همه ی نوشته هایم بعد از مدتی دلم را میزد. چون حال اصلی و زندگی واقعی ام نبود.شاید داری با خودت فکر میکنی خب دلیلی نداشت زندگی واقعی ات یا زندگی ات را در وبلاگ بنویسی. من میگویم بعضی جاها لازم است. باید نوشت تا خالی شد. وقتی با هیچ یک از اطرافیانت همه ی خودت نیستی با فضای مجازی خودت بودن میتواند حالت را بهتر کند. حالا چرا تمام حقیقت زندگی را نمی نوشنم دلیلش جدا. آن دلیل جدا این است که جرات قبول کردنش را نداشتم. به قول معروف ماست مالی کردن. حالم را مقطعی خوب میکرد ولی در نهایت نوشته حذف و وبلاگ منفجر میشد.تیر خلاص را هم بلاگفا زد و وبلاگمان از هم پاشید. دستش درد نکند آقای شیرازی...